شخصی

ساخت وبلاگ
  مشکل از اونجا شروع شد ک خواستیم خودمونو جدا کنیم!وقتی چشماتو می بندی با دنیای اطرافت یه خط بینتونه! مثلا الان که این متن رو می خونی، فکر میکنی ببینی چی میگه، چون معتقدی بین نویسنده و خودت تفاوت هایی هست! بین دست راست و پای منم فرق هست! ولی جفتشون از مَنن ! باقیه دنیا چون نمیتونم کنترلشون کنم، از من نیستن !؟ همش به کنترل بر میگرده ؟! یا حسشونم باس کرد ؟!    +البته با قبول قوانین علت و معلول، با درک تمام اجزا، مثل یک معادله ی ریاضی ، ما قدرت کنترل هر اتفاقی رو داریم! اما چوون خیلی سخته ، قبول می کنیم که نمیشه !  +یعنی کسی که عصب دستش قطع بشه و دیگه حسش نکنه ، دیگه دست، ماله اون نیست ؟!چی شده ؟!؟!؟  + به گمونم توی دبستان اون وقت که معلمه داشته بحث مالکیت رو توضیح می داده، من سرم و گذاشته بودم روو میزو داشتم با صدای کوبش ناخون روی میز و شنیدنش از نزدیک لذت می بردم! وگرنه انقدر با فهم مالکیت مشکل نداشتم ؛احتمالا!  شخصی ...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : مشکل از اونجایی شروع شد که,مشکل از اونجا شروع شد,مشکل از جایی شروع شد که, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 168 تاريخ : جمعه 3 دی 1395 ساعت: 23:14

  یه روشی ام هست که مغز و باز میکنن ، قسمت پیشونی رو میبرن یا با یه صدمه غیر فعالش میکنن! اینطوری طرف دیگه اعمال عالی مغزش متوقف میشه ! پرخاش گری ، عاطفه و ... نداره ! میخوره و میخوابه ، فرمون میبره و کار میکنه ! مثلا توی فیلم پرواز بر آشیانه فاخته یا پایان فیلم جزیره ی شاتر !  میخواستم بگم یه روش دیگه ام هست که فقط لازمه یه سوزن  بلندو از زیره پلک سمت چپت به سمت بالا ببری و یه ضربه بزنی ! با چند بار خطا بالاخره میتونی احساساتو خاموش کنی ! و از فهمیدن هم رنج نبری !  +به صورت جالبی به بردگی گرفته شدیم ! یاد گرفتیم که با ناتوانی خودمون سازگار بشیم ! و فقط خوب غر میزنیم !!!  شخصی ...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : پیشنهاد بی شرمانه,پیشنهاد کلمه برای پانتومیم,پیشنهاد فیلم, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 201 تاريخ : جمعه 3 دی 1395 ساعت: 23:14